به عهد و پیمان خود وفا کنید (قران کریم)
خانه » سرگرمی » داستان » داستان کوتاه و خنده دار سگ

داستان کوتاه و خنده دار سگ

داستان کوتاه و خنده دار سگ

داستان کوتاه و خنده دار سگ

 ک یارو داشته از سر کار برمیگشته خونه

یهو میبینه یک جمع عظیمی دارن تشییع جنازه میکنند ،

منتها یه جور عجیب غریبی

اول صف یک سری ملت دارن دو تا تابوت رو میبرن

بعد یک مَرد با سگش راه میره ،

بعد ازاون هم یک صف 500 متری از ملت دارن دنبالشون میکن .

یارو میره پیش جناب سگ دار ، میگه :

تسلیت عرض میکنم قربان ، خیلی شرمندم . میشه بگید جریان چیه ؟

مَرده میگه :

والله تابوت جلوییه خانممه

پشتیش هم مادر خانومم

هردوشون رو دیشب این سگم پاره پاره کرد !

مَرده ناراحت میشه ، همینجور شروع میکنه پشت سر مَرده راه رفتن ،

بعد از یک مدت برمیگرده میگه :

ببخشید من خیلی براتون متاسفم ،

میدونم الانم وقت پرسیدن اینجور سوالا نیست ،

ولی ممکنه من یک شب سگ شما رو قرض بگیرم ؟!

مَرده یک نگاهی بهش میکنه ، اشاره میکنه به 500 متر جمعیت پشت سر

میگه : برو ته صف

منبع:khandefun . ir

اشتراک گذاری مطلب
ایمیل شما آشکار نمی شود

نوشتن دیدگاه


استفاده از مطالب تنها با ذکر منبع امکانپذیر است. این سایت ثبت شده در ستاد ساماندهی وزارت ارشاد اسلامی میباشد و تمام فعالیت های این سایت طبق قوانین جمهوری اسلامی ایران میباشد. - طراحی شده توسط پارس تمز