آیا می پنداری که جسم کوچکی هستی ؟ولی درون تو جهان بزرگی نهفته است.(امام علی علیه السلام)
خانه » اس ام اس » اس ام اس های عاشقانه و احساسی آبان 94

اس ام اس های عاشقانه و احساسی آبان 94

اس ام اس های عاشقانه و احساسی آبان 94

524f4f50f001

پاییز است و دل من نیست پاییزی

بیا بهار من

به خــاطـــر

حتی به دروغ …

یاد سهراب بخیر

آن سپهری که تا لحظه خاموشی گفت

تو مرا یاد کنی یا نکنی

باورت گر بشود گر نشود

حرفی نیست اما

نفسم میگیرد

در هوایی که نفسهای تو نیست ..

فــــــرهاد را در بیستون کشتیم !

و در کتــــاب تاریخ از او به نیکی یاد می کنیم …

تا ثابت کنیم حتـــی در عشـــــــق هم ؛

مرده پرستیم … !!!

تو با همه فـــرق داری !

ما در مقابل آفتــاب خشک شده ایم امــا …

مـن یـقـیــن دارم که خــداونــد

خود در گــلِِ “تـــــــــو” دمیــده است !!!

نشسته ام رو به نقشه جغرافیا

و تمام مسیرهائی را که

به نگاه تو ختم می شوند علامت می زنم

هیچ راهی هموار نیست

فرقی نمی کند هر جای دنیا که باشی،

خودم هم که نباشم دلم پیش توست

همیشـــه…

اس ام اس عاشقانه

جهان پیشینم را انکار می کنم،

جهان تازه ام را دوست نمی دارم،

پس گریزگاه کجاست!

اگر چشمانت سرنوشت من نباشد؟

اگر نمی توانم همیشه مال تو باشم

اجازه بده گاهی زمانی از آن تو باشم

هیچ معجزه ای نمی تواند

مثل آغــوش تــو ؛ مرا مومن کند !

کــــاش در این شهر،دکتری پیدا میشد و

” تـــو” را برایم تجویز مــی کرد…

تا که بـــاورت می شد…

حـــال من،فقط با ” تـــو” خوب مــی شود…

در مـــــن کـــوچـه هـایـی اســت کـه بـا تـــــو

ســـفـر هـایـی اســت کـه بـا تـــــو

روزهــایـی اســت کـه بـا تـــــو

شــب هـایـی اســت کـه بـا تـــــو

عـــاشـقـانـه هـایـی اســت کـه بـا تـــــو . . .

نــگـشـتـه ام نـــرفـتـه ام ســـر نــکـرده آرام نــیـافـتـه ام نــگـفـتـه ام . . .

مــی بـیـنـی چـــقـدر بـا تـــــو کـار دارم ؟

زودتر بیا

شــک نــدارم،

تــو نیمــه ی دیگــر منــی!

همــان نیمــه ای

کــه بــاد بــا خــود بــرده اســت . . .

بخوان!ا

برایم از شعرهایی بخوان

که هیچ گاه نسروده ای

از عاشقانه هایی که هیچ وقت نوشته نشده

بخوان که چشمان ِ من جبرئیل توست

تو تنها بخوان

بخوان

اس ام اس عاشقانه

خودکشی در خانه ی مان ارثی بود!

پدربزرگ ماشه را در دهان َش چکاند پدر،

در شقیقه اَش من در میانِ چشم های تو!

همه می گویند سر به سرم نگذار …

اما من می گویم سر به سرم بگذار …

تا که ریه هــــــایم پر شود از بوی ِ موهای ِ تو …

تو آدم.. من حوا..

سیبی در کار باشد یا نه؟

در آغوش تو..

بهشت جاریست..

بوسه هایت طعم سیب میدهند..

همین کافیست..

تجویز کن نگاهت را…

هر روز بر حوالی تبم کنار سوختگی های همیشگی بر طاق ریخته شده ی طاقتها

نشانه بگیر حوالی سطرهای تب گرفته ام

و تجویز کن خداوندگاری نگاهت را

“من سکوت میشوم…”

پیراهنت ،

در باد تکان می خورد

این ؛ تنها پرچمی است

که دوستش می دارم…

میروم درکالبد خودم

اتاقکی میسازم از گذشته

رویاها را باخودم میبرم

ذخیره های خوبی دارم

گمانم تا مدتی سر شود

اس ام اس

هرچقدر هم بهم بریزم

و از سر نو بچینم این پازل را

باز هم قطعه ی گمشده ی قلب من تویی !!

به او بگویید

دیگر او های نوشته هایم را به خود نگیرد ………

از این به بعد او

دیگر آن او نیست………!

اشتراک گذاری مطلب
ایمیل شما آشکار نمی شود

نوشتن دیدگاه


استفاده از مطالب تنها با ذکر منبع امکانپذیر است. این سایت ثبت شده در ستاد ساماندهی وزارت ارشاد اسلامی میباشد و تمام فعالیت های این سایت طبق قوانین جمهوری اسلامی ایران میباشد. - طراحی شده توسط پارس تمز