مورد داشتیم اسید پاشیدن به صورت دختره
ولی هیچیش نشده
لامصب آرایش نیس که ، ایزوگام شـــــرقه ، نم پس نمیده 😐
برنامه روزانه
۱٫ از خواب بیدار میشم
۲ . سوار لامبورگینیم میشم
۳ . میرم سر کار
۴ . عصر با عشقم میرم بیرون
منم همین کارا رو میکنم ولی به این ترتیب :
۲
۳
۴
* * *
کارمند تازه وارد به مدیر:
جناب! من هرچی در یخچال اداره میزارم سریع خورده میشه
( پنیر” نون” گردو” حلوا” و… )
برای صبحونه فردای خودم چیزی باقی نمیمونه !
مدیر: آقای محترم لطفا فامیلتونو روش بنویسید
کارمند: فامیلم “صلواتیه” روی همه شون نوشتم 😐
* * *
سلامتی ﭘﺴﺮﺍﯾﯽ ﮐﻪ ﺗﯿﭗ ﻭ ﻗﯿﺎﻓﺸﻮﻥ ﺑﻪ ﺭﻭﺯﻩ
ﻭﻟﯽ ﻏﯿﺮﺗﺸﻮﻥ ﻣﺎﻝ ﺯﻣﺎﻥ ﭘﺪﺭﺷﻮﻧﻪ 🙂
* * *
مورد داشتیم که تو اعلامیه پدرش نوشته :
از وقتی رفتی گرمی از این خونه رفته…!
یعنی خیلی ریز به موضوع خاموش کردن کولر اشاره کرده 😐
* * *
ساعت ۸ صبح همراه اول میخواد میلیونرم کنه 😐
ساعت ۱۰ بانک پارسیان با اصرار میخواد یه لکسوس بهم بده 😐
ساعت ۱۲ بانک پاسارگاد میگه بیا یه آپارتمان تو شمال تهران بهت بدیم 😐
ساعت ۲ برنج آوازه اس داده که ۲۵۰ میلیون بهت بدم واست کافیه دادا ؟ 😐
ساعت ۴ رب یک و یک گفت بیا یه سفر دور دنیا ببرمت حالشو ببری 😐
ساعت ۶ دنت تصمیم گرفته ۳ تا از آرزو های بزرگ منو برآورده کنه 😐
ساعت ۷ هم که از سر کار تعطیل میشم بی اعتنا به اس های رگباری همراه اول
که التماسم میکنه داداش بیا یه ۲۰ میلیون همینجوری بهت بدم !
دست میکنم تو جیبم ببینم کرایه تاکسی تا خونمو دارم یا نه !
بعد که میبینم ندارم راهمو میکشمو پیاده میرم خونه !
اینجور آدم قانع و چشم و دل سیریم من . . .
وگرنه واسه ما که ریخته 🙂
* * *
تو زندگیت مثل درخت فندق باش…
یادم نیس چرا ولی حالا تو باش ضرر که نمیکنی !!
دمت گرم 😀
* * *
مرد باس واسه خانومش لواشک بگیره ^_^
بعد خانومشو ببنده به صندلی !
همه لواشک ها رو جلو چشماش بخوره 😐
* * *
ﻣـﻦ؟ 😐
– ﻧﻪ ﭘﺸﺖ ﺳﺮﯾﺖ …
” ﺷﯿﺮﯾﻦ ﺗﺮﯾﻦ ﺩﯾﺎﻟﻮﮔﯽ ﮐﻪ ﻣﻮﻗﻊ ﺩﺭس ﭘﺮﺳﯿﺪﻥ ﺍﺯ ﻣﻌﻠﻢ ﻣﯽ ﺷﻨﯿﺪی “
* * *
ﺯﻝ ﺯﺩﻥ ب ﻳﻪ ﻧﻘﻂﻪ ﻣﻮﻗﻊ ﭼﺎیی ﺧﻮﺭﺩﻥ
اﺯ ﺧﻮﺩ ﭼﺎیی ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻣﻴﭽﺴﺒﻪ !!!
** *
ﺁﻗﺎ ﻣﺎ ﺑﻌﺪ شونصد ﺩﻫﻪ ﺯﻧﺪﮔﺎﻧﯽ ،
ﺗﺎﺯﻩ ﺩﺭﯾﺎﻓﺘﯿﻢ ﺳﻨﺪﯼ ﭼﯽ ﻣﯿﮕﻪ . . .
ﻣﯿﻔﺮﻣﺎﻥ : ﺍﻣﺸﻮ ﺷﻮ ﺷﻪ ﻟﯿﭙﮏ ﺭﯼ ﻫﯿﺮﻭﻧﻪ . . .
ﻟﯿﭙﮏ : ﻗﻄﺐ ﻧﻤﺎ
ﺭﯼ : ﺭﻭ
ﻫﻴﺮﻭﻧﻪ : ﻫﻴﺮﻭﻥ ﺑﻪ ﮔﻮﻳﺶ ﺑﻮﺷﻬﺮﯼ، میشه ﺷﻤﺎﻝ
ﻳﻌﻨﻲ : ﺍﻣﺸﺐ ﺷﺒﺸﻪ ﻭ ﺩﺍﺭﻡ ﻣﻴﺮﻡ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﺷﻤﺎﻝ !
ﺣﺎﻻ ﭼﺮﺍ ﻣﯿﺮﻩ ﺳﻤﺖ ﺷﻤﺎﻝ ؟!
ﺷﺎﻋﺮ ﺗﻮﻱ ﻣﺼﺮﻉ ﺑﻌﺪی ﺩﻟﯿﻠﺶ و ﻣﻴﮕﻪ : ﻳﺎﺭﻡ برﺍﺯﺟﻮﻧﻪ !
ﻭ ﺩﻟﯿﻠﺶ ﺍﯾﻨﻪ ﻛﻪ ﺑﺮﺍﺯﺟﺎﻥ ﺷﻤﺎﻝ ﺑﻮﺷﻬﺮ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺭﻩ !
ﺧﺪﺍﯾﯿﺶ چند نفر ﻓکر ﻣﯿﮑﺮﺩﻥ ﻣﯿﮕﻪ: ” ﻟﯿﭙﮏ ﻟﯽ ﻟﯽ ﻟﻮﻧﻪ ” ؟
چه فلسفهای داشته این سندی، اشک تو چشام جمع شد . . .
به این میگن؛ یه کار تحقیقاتی قوی !!!
* * *
صبح رفتم واسه صبحانه پنیر بگیرم . . .
به فروشنده میگم اندازه ۲ هزار تومن پنیر می خوام
یه تیکه کوچولو گذاشت رو ترازو، گذاشتم دهنم ،گفتم بدک نیستش از همین بدین
برگشته میگه : همین بود دیگه خوردیش
خدا این ارزونی رو از ما نگیر
* * *
ﻫﻤﻪ ﺑﻪ ﺁﺭﺯﻭﻫﺎﺷﻮﻥ ﺟﺎﻣﻪ ﻋﻤﻞ ﻣﯿﭙﻮﺷﻮﻧﻦ
ﻣﻦ ﺣﺘﯽ ﻧﺘﻮﻧﺴﺘﻢ ﯾﻪ جوراب ﭘﺎﺵ ﮐﻨﻢ !
همینجور داره بدون کفش میچرخه
* * *
مردی تخم عقابی پیدا کرد و آن را در لانه مرغ هایش گذاشت
عقاب که بزرگ تر شد
جوجه مرغ ها رو خورد و کمی بعد خود مرغ ها رو هم خورد
سپس پر کشید و به آسمان رفت
هم به ریش پیرمرد خندید و هم گند زد به داستان آموزنده ما بی شرف 😀
* * *
در آرایشگاه :
+ خب آقا مجتبی چقدر تقدیم کنم
– قابل نداره ، همون ده تومن .
( یک ماه بعد )
+ خب آقا مجتبی چقدر تقدیم کنم
– قابل نداره ، همون دوازده تومن .
( یک ماه بعد )
+ خب آقا مجتبی چقدر تقدیم کنم
– قابل نداره ، همون پونزده تومن .
و همچنان این داستان ادامه دارد !!
* * *
ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﺧﺎﻧﻮﻣﯽ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺑﺮﮔﺸﺘﻦ ﻫﻤﺴﺮﺵ ﺍﺯ ﺳﺮﮐﺎﺭ ﺩﺭ ﻧﺎﻣﻪﺍﯼ ﻧﻮﺷﺖ :
“ﻣﻦ ﺧﻮﻧﻪ رو ﺗﺎ ﺍﺑﺪ ﺗﺮﮎ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﺩﯾﮕﻪ ﺣﺎﺿﺮ ﻧﯿﺴﺘﻢ ﺑﺎ ﺗﻮ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻨﻢ …”
ﻭ ﻧﺎﻣﻪ ﺭﻭ ﮔﺬﺍﺷﺖ ﺭﻭﯼ ﻣﯿﺰ ﻭ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﻓﺖ ﺯﯾﺮ ﺗﺨﺘﺨﻮﺍﺏ ﻗﺎﯾﻢ ﺷﺪ
ﮐﻪ ﻋﮑﺲ ﺍﻟﻌﻤﻞ ﺷﻮﻫﺮﺵ ﺭﻭ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺧﻮﻧﺪﻥ ﻧﺎﻣﻪ ﺑﺒﯿﻨﻪ !
ﺷﻮﻫﺮ ﺧﺴﺘﻪ ﺍﺯ ﺳﺮﮐﺎﺭ ﺍﻭﻣﺪ ﻭ ﻭﺍﺭﺩ ﺍﺗﺎﻕ ﺧﻮﺍﺏ ﺷﺪ ﻭ ﭼﺸﻤﺶ
ﺑﻪ ﮐﺎﻏﺬ ﺭﻭﯼ ﻣﯿﺰ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﻭ ﻧﺎﻣﻪ ﻫﻤﺴﺮﺵ ﺭﻭ ﺧﻮﻧﺪ
ﭘﺲ ﺍﺯ ﺧﻮﻧﺪﻥ ﻧﺎﻣﻪ ﺑﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﺧﻮﻧﺴﺮﺩﯼ ﺭﻭﯼ ﮐﺎﻏﺬ ﭼﯿﺰﯼ ﻧﻮﺷﺖ،
ﺩﺭ ﻫﻤﯿﻦ هنگام ﺯﻧﮓ ﻣﻮﺑﺎﯾﻞ ﺷﻮﻫﺮ ﺑﺼﺪﺍ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﺩ ﻭ ﺷﻮﻫﺮ ﺟﻮﺍﺏ ﻣﯿﺪﻩ :
ﺳﻼﻡ ﻋﺰﯾﺰﻡ ، ﻣﻦ ﻓﻘﻂ ﻟﺒﺎﺳﺎﻡ ﻭ ﻋﻮﺽ ﮐﻨﻢ ﻭ ﻣﯿﺎﻡ ، ﻣﻨﺘﻈﺮﻡ ﺑﺎﺵ ﻓﺪﺍﺕ ﺷﻢ
ﺧﺪﺍﺭﻭ ﺷﮑﺮ ﺍﯾﻦ ﺯﻧﻢ ﺍﺯ ﺧﻮﻧﻪ ﺭﻓﺘﻪ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﯿﺸﻪ رفته پی کارش !
ﺍﻧﺸﺎﻟﻠﻪ ﺩﯾﮕﻪ ﺭﯾﺨﺘﺶ رﻭ ﻧﺒﯿﻨﻢ ، ﮐﺎﺵ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻣﯿﺪﯾﺪﻡ ﺑﺎ ﺗﻮ ﺁﺷﻨﺎ ﻣﯿﺸﺪﻡ
ﻋﺰﯾﺰ ﺩﻟﻢ ﻣﻨﺘﻈﺮﻡ ﺑﺎﺵ ﻣﻦ ﺗﺎ ﻧﯿﻢ ﺳﺎﻋﺖ ﺩﯾﮕﻪ ﭘﯿﺸﺘﻢ !
ﻭ ﺑﻌﺪ ﺩﺭﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﺩﺍﺷﺖ ﺯﯾﺮﻟﺐ ﺁﻭﺍﺯ ﻣﯿﺨﻮﻧﺪ ﺍﺯ ﺧﻮﻧﻪ ﺧﺎﺭﺝ ﺷﺪ
ﺯﻥ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺷﺪﺕ ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ ﻭ ﻧﺎﺭﺍﺣﺘﯽ ﺩﺍﺷﺖ میمرد ﻭ ﭘﺮﭘﺮ ﻣﯿﺸﺪ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺧﺮﻭﺝ ﺷﻮﻫﺮﺵ
ﺍﺯ ﺯﯾﺮ ﺗﺨﺖ ﺧﻮﺍﺏ ﺍﻭﻣﺪ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﻭ ﺭﻓﺖ ﺑﺒﯿﻨﻪ ﺷﻮﻫﺮﺵ ﭼﯽ ﺭﻭﯼ ﮐﺎﻏﺬ ﻧﻮﺷﺘﻪ …
ﺩﯾﺪ ﺷﻮﻫﺮﺵ ﻧﻮﺷﺘﻪ ، ﺧﻨﮕﻮﻝ ﺩﯾﻮﻭﻧﻪ ﮐﻒ ﭘﺎﯼ ﭼﭙﺖ ﻣﻌﻠﻮﻡ ﺑﻮﺩ !
ﻣﻦ ﻣﯿﺮﻡ ﻧﻮﻥ ﺑﮕﯿﺮﻡ ﻭ ﺑﺮﮔﺮﺩﻡ !!!
* * *
من ﺍﮔﻪ ﻓﺎﻣﯿﻠیم “ﺷﺮﯾﻔﯽ” ﺑﻮﺩ …
ﺍﺳﻢ ﺑﭽﻤﻮ ﻣﯿﺬﺍﺷﺘﻢ :
“ﺗﻮﯼ ﺍﯾﻦ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﻓﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ناﻣﺮﺩﻥ ﻭ ﺍﻫﻞ ﺟﻔﺎ ﻭ ﺑﺪﯼ
ﺗﻮ ﺟﻮﺭﯼ ﺑﺎﺵ ﮐﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﺪﻭﻧﻦ ﺗﻮ ﯾﮏ ﺁﺩﻡ ﺩﺭﺳﺘﮑﺎﺭ ﻭ”
خخخخ 😀
* * *
یه قانونی هم هست که میگه :
فقط تنها در صورتی بوی ادکلن ماندگاره که بوش بد باشه !
* * *
یه بار چینیه میشینه جلوى آینه
هرچى شکلت درمیاره تصویرش تو آینه تکون نمیخوره
بعد متوجه میشه آینه نیست، داداششه که روبروش نشسته
خخخخخخ 😀
* * *
هیتلر هم سن و سال من بود ، فرمانده ی ارتش بود
اونوقت من با خودم میگم کاش بند نافم رو قطع نمیکردن حال ندارم غذا بخورم !!
* * *
یه درصدی از پسرا هنوز فکر میکنن اگه یه دختر از کنارشون رد بشه
و یه تیکه نندازن بهش امتیاز اون مرحله رو از دست میدن !!
* * *
دخترا بعد از خرید :
الی جون این مانتو چند ؟
۵۵۰ هزار تومن
اوه چه ارزون 😐
پسرا بعد از خرید :
حمید جورابه که خریدی چند ؟
۱۵۰۰ تومن
خاک تو سر گاوت کنن، کردن تو پاچت ، یارو قیافتو دیده بهت انداخته 😀
* * *
اونقدری که گوشیم نگران آپدیت برنامه هاست ،
بابام نگران تربیت من نبود 😐
* * *
ﺑﺮ ﻋﮑﺲ ﻓﻠﺶ ﻣﻤﻮﺭﯼ ﻫﺎ ﮐﻪ ﺭﻭﺯ ﺑﻪ ﺭﻭﺯ ﮐﻮﭼﮑﺘﺮ ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ ﻭ ﭘﺮﻇﺮﻓﯿﺖ ﺗﺮ
ﺑﻌﻀﯽ ﺁﺩﻡ ﻫﺎ ﺭﻭﺯ ﺑﻪ ﺭﻭﺯ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮ ﻣﯽ ﺷﻦ ﻭ . . .
ﺑﯽ ﻇﺮﻓﯿﺖ ﺗﺮ . . .
ﺍﺣﻤﻖ ﺗﺮ . . .
ﺑﯽ ﺷﻌﻮﺭﺗﺮ . . .
ﻧﻔﻬﻢ ﺗﺮ . . .
ﺍﻻﻍ ﺗﺮ . . .
ﻧﻪ ﯾﻪ ﺩﻗﻪ ﻭﻟﻢ ﮐﻦ ﺣﺎﻟﯿﺶ ﮐﻨﻢ ﺑﺎ ﮐﯽ ﻃﺮﻓﻪ !!
* * *
امروز صبح دختر عزیزی زنگ زده برای خرید بلیط کنسرت
گفت : چنده ؟ گفتیم : ۴۰ تومانی ، ۶۰ تومانی ، ۷۰ تومانی و …
گفت : اینا چه فرقی میکنن؟
گفتیم : بستگی داره که شما کجا بشینین!
گفت : ما ستارخان میشینیم 😐
* * *
فقط یه دقیقه به عصر ۳۱ شهریور فکر کن
من دیگه عرضی ندارم 😐
* * *
یعنی اگه طرح لامبورگینی هم به ایران بدن یه طرح لامبورگینی وانت ازش در میاره!
* * *
یه روز یکی از حیوانات نادر میمیره نادر میره یه حیوانه دیگه میخره 😆
* * *
درسته که من در نگاه اول جذاب نیستم
ولی یه جایی بین نگاه چهل و سوم تا شصت و هفتم جذابم !
متاسفانه کسی اینقدر نگاه نمیکنه 🙂
منبع:ترول98